رابطه بیماری دو قطبی و خیانت

  1. مشاوره خیانت
  2. خیانت همسر
  3. رابطه بیماری دو قطبی و خیانت

رابطه بیماری دو قطبی و خیانت یک ارتباط تاثیر پذیر است که می تواند منجر به از هم پاشیدن روابط عاطفی میان همسران شود.

در برخی از موارد نیز مشاهده شده که یکی از طرفین با وجود اختلال دو قطبی، توانایی مدیریت روابط و عدم بروز خیانت را در یک رابطه دو طرفه داشته است.

اما نکته ای که حائز اهمیت است این است که همواره علائم بیماری دو قطبی سبب ایجاد ناهنجاری ها و عدم وابستگی های عاطفی میان زوجین می شود که همین عدم وابستگی ها در دراز مدت سبب افسردگی طرف مقابل و یا اقدام به برقراری روابط دیگر با افراد غیر مجاز می شود.

خیانت در دو قطبی ها به نسبت دیگر افراد درصد بیشتری دارد و همین امر سبب ضرورت اقدام برای درمان بیماری پیش از ازدواج از سوی این افراد است.

در این مقاله قصد داریم به بررسی رابطه بیماری دو قطبی و خیانت بپردازیم و علل خیانت در بیماران دو قطبی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. در ادامه با موضوعات زیر با ما همراه باشید:

رابطه بیماری دو قطبی و خیانت

ویژگی های ارتباطی افراد دو قطبی

اصطلاح دو قطبی یکی از اصطلاحات روانشناسی است که عمدتا به افرادی اطلاق می شود که دچار نوسانات خلقی و هیجانات کاذب در جریان زندگی خود هستند.

این نوسانات خلقی معمولا آن قدر زیاد و شدید هستند که سبب آزرده شدن و بر هم خوردن آرامش اطرافیان و زمینه ساز بروز دلخوری و تمایل به دوری از افراد دو قطبی می شوند.

مهمترین علت خیانت همسر در کسانی که دچار اختلال دو قطبی هستند همین عامل تلقی می شود. همسران افراد دو قطبی بواسطه عدم درک رفتارها و برخورد های ضد و نقیض همسر خود همواره دچار سوء تفاهمات و رنجش های شدیدی می شوند که زمینه ساز برقراری ارتباط با سایر افراد عادی می شود.

همچنین افراد دو قطبی نیز به واسطه مشکلات رفتاری خود، بیشتر از سایرین در معرض خیانت به همسر خود هستند. عدم درک صحیح نیاز ها و گرفتن تصمیمات عجولانه و از روی احساسات شدید و غیر واقعی سبب برقراری ارتباطات نا صحیح با افراد غیر مجاز می شود.

از جمله دیگر ویژگی های ارتباطی افراد دو قطبی موارد زیر است:

  • بروز اضطراب دائمی در رفتار و گفتار با دیگران
  • عدم موفقیت در ایجاد تمرکز بر روی موضوعات مهم مورد انتظار از سوی اطرافیان
  • تحریک پذیری نسبت به رفتارها و صحبت های دیگران
  • شیدایی و افسردگی در روابط نزدیک و صمیمانه
  • بی توجهی نسبت به همسر و عدم درک صحیح لذت ها
  • عدم درک صحیح شرایط خوب و ناتوانی از بروز احساسات مثبت
  • بروز توهم و اختلالات ادراکی در مورد دیگران

علل خیانت در بیماران دو قطبی

از آن جایی که یک فرد دو قطبی تسلط کمتری بر روی حالات و رفتارهای خود دارد، در اکثر موارد بدون قصد و دلیل خاصی سبب رنجش اطرافیان و مخصوصا همسر خود می شود.

یکی از این رنجش های عمیق که به سبب برقراری ارتباطات بیشتر با افراد دیگر رخ می دهد، اصطلاحا خیانت همسر تلقی می شود. خیانت به همسر از سوی افراد دو قطبی یکی از عوامل رایجی است که به سبب عدم تمرکز فرد بر روی قول و قرار های تعیین شده با همسر خود و بروز رفتارهای تکانشی و هیجانی در موقعیت های مختلف روی می دهد.

مراقبت از سلامت روان در افراد دو قطبی سبب می شود تا بروز خیانت در بیماران دو قطبی تا حدود زیادی کاهش یافته و زمینه ساز ایجاد آرامش و تمرکز در روابط زناشویی شود. از جمله علل خیانت در بیماران دو قطبی که منشا درونی دارند موارد زیر است:

  • بی خوابی و خستگی طولانی مدت ذهنی
  • عدم تجربه آرامش و صمیمیت در محیط اطراف
  • تغییرات فصلی و تنوع آب و هوایی
  • تغییرات هورمونی
  • بروز بارداری و دوران پریودی
  • شوک روحی و ضربات شدید روانی

زندگی با افراد دو قطبی

نارضایتی های متداولی که به سبب زندگی با افراد دو قطبی در همسران این بیماران وجود دارد،‌ مبنی بر رفتارهای ضد و نقیض و هیجانات غیر قابل کنترلی است که این افراد در ارتباط با همسر خود از خود نشان می دهند.

افراد دو قطبی بواسطه وجود برخی از خصوصیات و ویژگی ها،‌ عمدتا ناتوانی های شدیدی را در ارتباط با سایرین و حتی عزیزان خود تجربه می کنند. زندگی با افراد دو قطبی بواسطه وجود خصوصیات زیر از سوی بیماران دو قطبی سخت و آزار دهنده خواهد بود:

  • احساسات شدید خوشبینی و یا بدبینی
  • بروز واکنش های زیاد نسبت به جریانات عادی روزمره
  • توهم گرایی پیرامون سطح توانایی های خود
  • انرژی زیاد و غیر قابل کنترل
  • بی توجهی و عدم تمرکز صحیح و مفید
  • پرخاشگری و عدم رعایت آداب صحیح برقراری ارتباط
  • هذیان گویی و پر حرفی
  • تمایل به خودکشی و دیگر کشی
  • احساس بی ارزشی و ضعف در اعتماد به نفس
  • تغییرات شدید وزنی و مخاطرات سلامتی
  • بی حسی اندام های بدنی و درد عضلانی

رابطه بیماری دو قطبی و خیانت

جلوگیری از خیانت در دو قطبی ها

هنگامی که همسر یک فرد دو قطبی به روان درمانان به منظور کسب راه حل های مفید برای ادامه ارتباط آرامش بخش با همسر دو قطبی خود مراجعه می کند، عمدتا کارشناسان رفتار درمان به این افراد برخی از تکنیک های ابتدایی را برای بررسی سطح بیماری و به منظور آزمون و خطا پیشنهاد می کنند.

تلاش برای جلوگیری از خیانت در بیماران دو قطبی نیز دیگر عاملی است که سبب مراجعه اطرافیان و همسر افراد دو قطبی به روانشناسان می شود.

روانشناسان معتقدند با انجام برخی از امور زیر و نشان دادن رفتارهای ذکر شده می توان تا حدود زیادی از شدت این بیماری در این افراد کاست و سبب ایجاد آرامش بیشتر در رابطه شد:

  • ایجاد فضای آرام برای استراحت و خواب بیشتر
  • انجام فعالیت های تفریحی مشترک
  • تخلیه انرژی با استفاده از ورزش های معمولی مانند پیاده روی
  • کنترل رفتارهای فرد دو قطبی با محبت و توجه بیشتر
  • در دست گرفتن اقدامات و تصمیمات او به صورت غیر مستقیم
  • تلاش برای متقاعد ساختن فرد به مراجعه به روانشناس متخصص

ایجاد آرامش در ارتباط با افراد دو قطبی

کاهش و برطرف کردن همه و یا برخی از نشانه های رفتاری خشونت گرا از سوی اطرافیان و همسر یک فرد دو قطبی، بواسطه آشنایی با برخی از پارامترهای تخصصی این موضوع است.

برطرف کردن زمینه های شک به خیانت همسر در فرد دو قطبی و جلب توجه و اعتماد او سبب می شود تا از تکانش های شدید رفتاری او تا حدود زیادی کاسته شود.

افراد دو قطبی عمدتا به خیانت همسر خود و بروز بی وفایی از سوی او می اندیشند و سعی در کنترل کردن روابط و محدود کردن فعالیت های ارتباطی همسر خود دارند.

همچنین بواسطه ترس دائمی پیرامون از دست دادن همسر ممکن است اقدام به برقراری ارتباطات عاطفی با دیگر افراد کنند. ایجاد آرامش در ارتباط با افراد دو قطبی بواسطه اقدامات زیر امکان پذیر است:

  • صحبت صمیمانه و به دور از جبهه گیری و ناراحتی
  • مقابله با افسردگی بواسطه ایجاد شرایط امن و آرام برای فرد دو قطبی
  • تشویق فرد به انجام فعالیت های سالم
  • قدردانی از تلاش های مثبت و سازنده او
  • ایجاد فضاهای شاد با دعوت خانواده و دوستان صمیمی
  • چشم پوشی از صحبت ها و رفتارهای هیجانی و توهین آمیز او
  • صبوری و توجه ویژه به خواسته های او

در این مقاله سعی کردیم تا شما عزیزان همراه را با جنبه های مختلف زندگی با یک فرد دو قطبی آشنا سازیم. همچنین تلاش کردیم تا رابطه بیماری دو قطبی و خیانت را از ابعاد مختلف رفتاری و عملکردی به شما معرفی کنیم.

همانطور که زندگی با یک همسر دو قطبی می تواند منزجر کننده و سخت باشد، با کنترل رفتارها و انجام اقدامات ذکر شده می توان تبعات منفی این ارتباطات را تا حدود زیادی کاهش داد.

در صورتی که نیاز به دریافت مشاوره های تخصصی پیرامون جلوگیری از خیانت در بیماران دو قطبی و خواستار بازگشت آرامش و شادی در روابطتتان هستید، ما به شما پیشنهاد می کنیم با متخصصان با تجربه و امین ما در همدل مشاور تماس حاصل فرمایید و از راهنمایی های مفید و سازنده این عزیزان بهره مند شوید. همدل مشاور پایگاه امن و معتبریست که شما را برای داشتن روابط شاد و آرام یاری می کند.

 

شماره تماش

22 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

  • من س ماه نامزد بودم و ۴ ماه عقد و و دوماه بعداز عروسی با ی دختر بودم ب شدت دو قطبی بود بعداز طلاق فهمیدم دوقطبی بوده چون کار خودم کشید ب روانشناس با همه لاس میزد و جوری راحت این کارو جلو چش خودم انجام میداد ک من ب خودم میگفتم اگه چیزی بینشون باشه ک جلو چش من اینقدر صمیمی نیستن خلاصه ک یکبار خودکشی بعد از عروسی البته تو دوران نامزدی و عقد ی چیزایی غیر معقول میدیدم مثلا فرار کردن از عشق بازی یا پرخاشگری پرحرفی خلاصه ک چند ماهی بود ک باهم بودیم ب مرز دیوانگی بردم هیچ وقت با ی دوقطبی ازدواج نکنید اولین ضربه ک بهتون بزنه خیانته اونم با چند نفر ن ی نفر حتما قبل ازدواج مشاوره هم برید بشدت بی خواب بود نمیدونم چجوری بگم یعنی زجراور ترین دوران زندگیم بود

    پاسخ
  • منم بایه بیماردوقطبی زندگی میکنم که بعد 15سال همه اموال ومدارکم دزدیده ودنبال مهریه اش به هیچ کسم اعتماد نداره اسناد بارارزش میبره توخرابه هامخفی میکنه پرخاشگری میکنه کتک کاری آبروم برده دیونه شده باغریبه ها درارتباطه وبه هرغریبه ای اعتماد می کنه

    پاسخ
  • سلام.من ۲۳سال با زنی که تازه فهمیدم بیماری دوقطبی داره زندگی میکنم..بسیار ماهرانه در جذب هر کسی که بخواهند دارند خانم من ۳بار به من خیانت کرد بار سوم طلاقش دادم و زندگی زجر آور و همراه با توهینهای شدید به خودم و خانوادم هر روز مصیبت کاری کرد که من یه آدم بی انگیزه در کار و زندگی شدم با اینکه طلاقش دادم بازم ول کن نیست اینقدر زنگ زد گفت دارم خودکشی میکنم و یکبار هم تو نامزدیمون خودکشی کرد و اینقدر گریه کرد دوباره برگشتم به زندگی دوباره ابراز علاقه و عشق و بعد از مدت کوتاه دوباره از نقطه از اول خط شروع کرد و اذیت و ناله و نفرین دوباره هر مردی رو که خوشش بیاد میره چت میکنه و خیانت دیگه ناچارم از خونه آمدم بیرون رفتم خونه خواهرم زتدگی میکنم ولی بازم ول کن نیست نه طاقت دوری داره نه طاقت دیدن من شدم بازیچه دست این زن و با یه پسر ۱۹ ساله داغون شدم نه راه پست دارم نه راه پیش…واقعا با یک آدم دوقطبی زجر آور زجر آور..دائما دورهمی میگیرن عرق سگی میخوره عاشق فامیل و بستگانش هست…دیوانه شدم روانی شدم از دستش دیگه انگیزه ندارم برای زندگی خودم

    پاسخ
  • من ۴ سال با یه آدم دوقطبی رابطه عاشقانه داشتم و می‌خواستیم ازدواج کنیم، توی این ۴ سال اندازه‌ی همه‌ی عمرم زجر کشیدم، به معنای واقعی کلمه “زجرکش” شدم، هرررر بلایی تونست سرم آورد، به شدت منو به خودش وابسته کرد و عشقش هیچ کم از فیلم‌های عاشقانه نداشت، تا تونست منو محدود کرد و بهم تهمت خیانت زد، در نهایت معلوم شد تا تونسته بود بهم دروغ می‌گفت و خودش در واقع بهم خیانت می‌کرد. زودرنجی، پرخاشگری شدید و بی‌ثباتی در کار و تحصیل و همه چیز از ویژگی‌های دیگه‌شونه. بعدها فهمیدم اعتیاد هم داشت و سال‌ها پیش چندین بار اقدام به خودکشی کرده بود، هنوز از آسیب‌هایی که در اثر ارتباط باهاش بهم وارد شده خلاص نشدم ولی فقط شانس آوردم باهاش ازدواج نکردم،همین!

    پاسخ
  • سلام.من 9 سال ازدواج کردم یه بچه دارم همسر منم بیماری دو قطبی دارد.از نظر من هیچ وقت با یه ادم دو قطبی ازدواج نکنید فقط زندگی خودتون رو خراب میکنید.اونها بیماران.تنهایی رو ترجیح میدن.هیچ وقت هم خوب نمیشن.تو این 9 ماه فقط زجر کشیدم

    پاسخ
  • سلام من مدت یکسال هست با یک زن دو قطبی آشنا شدم اون دو بار ازدواج کرده از همسر اول طلاق گرفته و همسر دومش که ۲۵ سال اختلاف سنی داشت فوت شده این خانم و خانواده اش از ابتدای آشنایی فقط اصرار به صیغه کردن دادن که او را صیغه ۶ ماه کنم و این اصرارهای آنها باعث شک بنده شده و اقدامی تاکنون نکرده ام نمیدانم چه کنم از طرفی شدیدا دلم بحالش میسوزه و میخوام کمکی بهش کرده باشم بخاطر رضای خدا از طرفی هم گفته های این دوستان که توی کامنتها گفتن شدیدا منو نگران میکنه و میترسم اون زن بیچاره هم شدیدا وابسته من هستش و واقعا دوسم داره و منم دور از معرفت و مردونگی میدونم که دلشو بشکنم و باهاش قطع رابطه کنم موندم بدجوری هم موندم شما رو بخدا کمکم کنید تا درست ترین تصمیم رو بگیرم اونم یه بنده خداست دلم نمیاد این خوشی و حال خوبی رو که از بودنش در کنار من داره رو خرابش کنم چون مطمعنم خیلی واسش ضربه سنگینی هستش که حتی یک روز بدونه من رو تصور بکنه

    پاسخ
  • محمد ن و ذ ر ی
    نوامبر 4, 2021 15:51

    با سلام عزیزان زندگی با یک زن دوقطبی دادن رنج وعذاب و مبتلا شدن فرد سالم وبا وجود عشق و علاقه به همسر دوقطبی ام بعداز 36 ماه وپیگیری و بردن پزشک خصوصی جهت درمان هیچ نشانه از بهبودی نشد چرا که دوقطبی ها هیچ وقت قابل درمان نیستتد.خودم تجربه درگیری با یه زن دو قطبی شیدایی را داشتم آخر سر هم بابی معرفتی و بی وفایی و شکایت با همراهی خانواده کلاه بردارش همه دار وندارم را بال کشیدند. بیمار دوقطبی که با نقشه ازپیش طراحی شده وبی خبر وغیر شرعی و غیر قانونی با یک مرد معتاد الکلی روهم ریخته وبه کیش فرار کرد چرا که رفتارها وکارهاش بدون حساب و کتاب بوده وتسلیم محض بیماریش بود وهر لحظه و هر آن اقدام به درگیری و کتک کار ی ودعوا و خودکشی از عوارض درگیری ایشان به مریضی جنون دوقطبی بود و با وجود سعی و تلاش بسیار درد آورم قابل درمان نشد که نشد وعواقب جبران ناپذیری احساسی و عواطفی وسلامتی در زندگی شخصی اینجانب برایم باقی گذاشت؟باشد که عبرتی برا سایرین

    پاسخ
    • فریبا عبدالله زاده
      نوامبر 28, 2021 17:01

      ممنون از اینکه تجربه تون رو با ما و همراهانمون در میان گذاشتین. امیدواریم که از این به بعد زندگی خوبی داشته باشین. توصیه ما به شما اینه که در ازدواج بعدیتون از جلسات مشاوره پیش از ازدواج استفاده کنین تا هم فرد مناسبتر به خودتون رو به عنوان همسر انتخاب کنین و هم آسیب های زندگی گذشتتون رو از بین ببرین.

      پاسخ
  • من سی سال با همسرم که دوقطبی نوع ۲ داشت ولی الان دیگه تبدیل به میکسی از تمام مشکلات روانی شده زندگی کردم. اگر بیمار بپذیره که مشکل داره و دارو هاش منظم و دقیق مصرف کنه و همچنین با روانپزشک خود صداقت کامل داشته باشه در ابراز حالات درست و واقعی خودش. شاید جای امیدواری باشه که باهاشون زندگی کرد. مشکل اینجاست که بسیار نادرند بیمارانی که نکاتی رو که ذکر شد رو رعایت کنند. چون رعایت این موارد کاملا در تعارض با بیماری اون هاست.

    پاسخ
    • سلام
      من با حرف شما موافقم هستن کسانی که مبتلا به این بیماری باشند و پذیرفته باشند و درمان را رها نکرده باشند و در کنار همسرشون زندگی خوبی داشته اند
      منم مبتلا به اختلال دوقطبی هستم چند ساله و تو این چند سال یکبار نشده به فکر قطع دارو ها و روان درمانی باشم چون مید‌ونم ضررش به خودم میرسه
      و بعدا برای ازدواجم به مشکل بر میخورم اگر قطع درمان کنم البته این نکته را هم از قلم انداختم برای ازدواج باید به شدت بیماری هم توجه کرد و از من نوع شدید و خیلی شدید اش نیست و تا حالا هم یکبار نشده که بیمارستان بستری بشم و اقدام به خود کشی کنم.
      یک نکته دیگه: درمان را پیگیری کنن و به فکر قطع درمان نباشند مشکلی به وجود نمیاد

      پاسخ
      • بعد از بیست سال زندگی تازه مدتیه دکترها تشخیص دو قطبی بودن همسرم رو دادن بیست سال بهم خیانت کرد و میکنه دوساله خانمی رو در شهر دیگه صیغه کرده و با این حال با خانمهای شوهر دار مجرد هم مجازی هم حضوری دیدار و صمیمیت داره دارو هم مصرف میکنه اما بازم دست بردار نیست بسیارزیاد دروغ میگه من امنیت جانی ،عاطفی ،مالی ندارم یه پسر هجده ساله هم داریم این همه سال بخاطر بچه تحملش کردم اما دیگه تصمیم گرفتم جدا شم فقط خدا کمکم کنه مهریه و حقم رو بده با پسرم بریم بیرون از زندگیش عاطفه و توجه احساسی و وقت و پولش رو اکثرا صرف خانمهای دورش کرد و هنوز هم میکنه چندین بار هم بستری شده الانم بستری تو بیمارستان اعصاب و روانه مصرف الکل و قبلش تریاک هم داره و داشته پرخاشگری تهمت ازار دادن کلامی توهین و افترا و گریه زاری و مظلوم نمایی تهدید های مختلف خدایا کمکم کن هر بار دوستانه پیشنهاد طلاق دادم قبول نکرد و یا تهدید های مختلف کرد هیچ رابطه ی عاطفی هم با پسرمون نداره و براش پدری نکرد غیر از مخارج معمولی مالی کاری نکرد و نمیکنه منم نابود کرده دارم از دستش دیوونه میشم خدایا کمکم کن طلاق بگیرم و با پسرم بریم دنبال یک زندگی معمولی و با آرامش

  • با دوستان موافقم. من هم همه جوره امتحان کردم و تمام روش هایی که بلد بودم اجرا کردم. اما موفق نشدم و بعد از ۱۹ سال زندگی مشترک اقدام به جدایی کردم. روانم و زندگیم و مالم و ابروم به باد رفت !

    پاسخ
    • سلام منم با ۱۸سال زندگی مشترک به آخر خط رسیدم واقعا دیگه بریدم خودمم مریض کرد.😔😔

      پاسخ
    • لعنت خدا اول ب خانواده های همچین ادمایی بخدا من کل زندگیمو دادم ولی بازم شکر ک رها شدم خانواده هاشون میدونن ولی بازم دخترو شوهر میدن بیماران دوقطبی زن خیلی بیشتراز مردانن و وای ب فاز شیداییشون مال من همش تو فاز شیدایی بود بشدت رفتار خشونت امیز داشت

      پاسخ
  • سلام همسر من دوقطبی بود و بارها خیانت کرده بود و وقتی من متوجه خیانت او شدم دیگه تحمل نداشتم او را ترک کردم و او هم اقدام به خودکشی کرد اکنون او فوت کرده و من ماندم و تنهایی و افسوس شاید اگر کمکش کرده بودم الان زنده بود ولی بریده بودم ۱۰سال تحملش کردم …

    پاسخ
  • زندگی با افراد دو قطبی باعث شکست کامل زندگی مشترک در همه امور مادی و معنوی می شود و مطلقاً نباید افراد دو قطبی اجازه تشکیل زندگی مشترک را داشته باشند. (داشتن همسر دوقطبی =داشتن زجر آورترین زندگی)

    پاسخ
    • فریبا عبدالله زاده
      سپتامبر 9, 2021 14:53

      این نظر شخصی شما بوده و نمیشه با این قطعیت نظر داد.

      پاسخ
      • منم با نظر آقا ایمان موافقم اصلا امکان نداره همه چی رو امتحان کردم ولی خانومم باز خیانت کرد و قهر الکی و پرخاشگری و بهونه الکی برای برهم زدنه زندگی .تکلیفشون با خودشونم مشخص نیست فقط باید ولشون کرد و راه خودتو بری تا از این بیشتر روانیت نکردن و زندگیتو ازت نگرفتن .

      • فریبا عبدالله زاده
        سپتامبر 15, 2021 11:19

        ممکنه موارد زیادی وجود داشته باشه ولی باز هم نمیشه جمع بندی کرد این مشکل هم تا حدی قابل کنترل هست. متاسفیم بابت تجربه بدی که داشتید. متاسفانه افراد خیلی دیر به فکر کنترل و درمان بیماری های روحیشون می افتند و ضررهای جبران ناپذیری رو به اطرافیانشون وارد میکنند.

      • دقیقا درست گفت

      • سلام ممنون از مطالب خودتون همسر من دو قطبی بود و نمی دانستم منتهی بعد از حدود بیش از ۱۴سال زندگی زجر آور و البته بعد از رفتارهای پر خطر و مراجعه به روانپزشک با کمک وکیل تونستم جدا بشم اما دو فرزند دارم که متاسفانه فرزند دومم هم دچار همین اختلال هست با تشخیص مشاور های متعدد و همچنین روانپزشک .فقط نمی دونم چکار کنم که بتونم این شرایط رو برای خودم قابل تحمل تر کنم چون رفتارهای دخترم بسیار غیر قابل تحمله که در دوره نوجوانی بسر می بره و از طرفی همیشه صفر تا صد مسئولیت بچه ها با خودم بوده و خدا را شکر از حمایت خانواده ام تا حدودی بر خوردارم منتهی راستش برای خودم خیلی دلم میسوزه که هیچوقت درک نشدم .الان در تلاشم تا با مشاور دخترم وقت بگیرم و صحبت کنم حدودا دو هفته است که بیماریش تشخیص داده شده از یک طرف عشق مادری و از طرف دیگر رفتارهای منزجر کننده اش تا حدی است که گاهی با وجود عشق مادری ازش متنفر میشوم و خلاصه ممنون میشم راهنماییم کنید چه کنم متاسفانه هزینه های درمان و همچنین مشاور خیلی زیاد هست .ممکنه بیشتر نتونم از پسش بر بیام .

    • دقیقاااا همینه چون ک هیچ درمانی ندارن

      پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست
Call Now Buttonتماس با همدل مشاور